×

منوی اصلی

ویژه های خبری

امروز  سه شنبه - 28 فروردین - 1403
false
true
هایکو، نگاه شاعرانه ژاپنی به طبیعت

به گزارش «گیل بان»، هایکو شعریست که محصول تجربه هایکوسرا با پدیده های مختلف طبیعت است و این تجربه به راحتی حاصل نمی شود.
هایکو متشکل از دو بخش «های» به معنی بازیگر، هنرمند، هنرپیشه … و «کو» به معنی یک قسمت از جمله یا شعر (معادل بیت در فارسی) است. لغت «هایکو» ترکیبی از «های کای» و «هوکّو» است، که نخستین شعر از شعرهای زنجیری بلند است.
شعری که از مطلع آغازین قالب شعر واکا (Waka) یا «تانکا» (Tanka) در سده چهاردهم میلادی ژاپن می باشد. تانکا رایج ترین قالب شعر ژاپنی است که نود درصد حجم شعر ملّی ژاپن را در بر می گیرد.
مجموعه به هم پیوسته شعرهای کوتاه ژاپنی سده پانزده تا نوزده میلادی را «هایکای» می نامند. این گروه از شعرها معمولاً 36، 50 یا حتی 100 بند می تواند داشته باشد و شامل 17 تا 14 هجا است. سرودهای هایکای را چند شاعر به صورت گروهی و فی البداهه می سرودند.
هایکای خود تلخیص شعرهای کوتاه به هم پیوسته و طنزآمیز است. اما واژه هایکای یک اصطلاح کلی برای همه هایکوهای ژاپنی نیز هست. ولی واژه «هایکو» به معنای شعر مستقلِ 5-7-5 هجایی در اواسط قرن هجدهم به کار برده شد.
فصل واژه یکی از نشانه های مهم هایکو است. سرچشمه هایکو را باید در چیزی بزرگ تر جستجو کرد و آن جز دیدگاه خاص ژاپنی ها در برابر طبیعت نخواهد بود، دیدگاه ژاپنی طبیعت را برادر یا خواهر فرد و شخص را با طبیعت، سازوارهای واحد می شمارد. در برخورد با اکثر ژاپنی ها، آنها خود را از «ژاپن، کشور شکوفه های گیلاس» معرفی می کنند. این دیدگاه در برابر طبیعت، بی شک خاستگاه اصلی هایکو است که به مرور زمان قواعد دیگر آن شکل گرفته است.
فصل واژه، حضور چشمگیر این دیدگاه در برابر طبیعت در هایکو و کلمه ای است که اشاره به زمان و فصل ظهور هایکو دارد. به طور کلی فصل واژه ها به چهار فصل اصلی بهار، تابستان، پاییز و زمستان و گاهی روزهای آغازین سال اشاره دارد.
برای نمونه کرم ابریشم، تاب، پروانه و… بهار واژه؛ زنجره، هلو و… تابستان واژه؛ ماه، خیزران و… پاییز واژه و مرغ باران، برف و… زمستان واژه هستند. در گاه شماری قدیم ژاپن هر فصل به شش قسمت و هر قسمت فصل دارای سه دسته فصل واژه مجزا یعنی در مجموع هفتاد و دو فصل واژه مجزا برای سال بود.
فصل واژه تنها یک کلمه ساده نشانگر یکی از چهار فصل نیست، بلکه یک نیاز در هایکو است که هایکو را از حالت صرف یک تصویر ساده در زمان فراتر می برد و آن را با گذشته و خاطرات ارتباط می دهد. ماه پاییز واژه است. بیان کلمه ماه در هایکو در حقیقت ما را با تمام گذشته ای که ماه در آن هست، پیوند می دهد.
هایکو آن قدر ساده است که هر کسی ممکن است فکر کند که می تواند مثل آن شعری بگوید، امّا به تعبیر «بارت» باید دو مسئله را رعایت کند؛ ایجاز و رمانتیسم و هایکو با تکیه بر آنهاست که در پی بیان هیچ چیز نیست و ساده می نماید، آن قدر ساده که خواننده هایکو مثل میهمانی وارد آن می شود و در فرصت هایی که در غیبت میزبان دست می دهد سراغ کمد، طاقچه، آلبوم، حتی یخچال و خوردنی می رود تا در این جستجو و فضولی به کشف معنایی نائل شود.
در هایکو نماد، تمثیل و پند و اندرز جایگاهی ندارد. احساس و چند کلمه ساده تمام یک هایکو است و به دنبال این نیست که آکنده از معنا باشد. هایکو یک سکوت است اما سکوتی که زبان در آن سرریز می شود.
هایکو در پی وصف هیچ چیزی نیست، ضد توصیف است، چیزی که بیشتر در زبان رخ می دهد نه در سوژه. هایکو فاقد میراث معنایی است و به همین دلیل در پی هدایت، ساختار و قطعیت نیست. من هایکو، من مشترک در تمام هایکوهاست، آینه ای است میان تهی و نشانه ای از خالی بودن نشانه ها؛ روح انسان کامل همچون یک آینه است.
زبان هایکو، زبان ساده، بی تخیل و بی تصویر است و بازی های زبانی در آن اصلاً دیده نمی شود. امّا هایکوهای امروزی تفاوت هایی با نوع سنتی آن دارند و می تواند کمتر از 17 هجا هم سروده شوند، ولی وجه مشترک هر دوی آنها چیزی نیست جز نگاه هایکویی به طبیعت و امور دنیایی، نگاهی که گوینده هایکو در لحظه گویش آن از خود جدا شده و جزء آن تجربه یا حالت می شود و تفاوت اصلی هایکو با شعرهای کوتاه در همین نکته نهفته است.
لحظه ای که پایدار نیست، لحظه ای که گوینده هایکو را مثلاً از خود به خودی دیگر می برد، به همین دلیل گفته اند که هایکو نمی تواند محصول خیال پردازی ها باشد. یک شعرکوتاه را می توان با تخیل و بازی های زبانی و پرداخت های مجدد تولید کرد؛ ولی هایکو این گونه نیست، یک لحظه است، نه هر لحظه، لحظه ای خاص که زود می گذرد و وقتی که گذشت دیگر زنده نیست مرده است و به همین دلیل قابل پرداخت مجدد نیست، همان لحظه را باید تجربه کرد و نوشت.

تعدادی از هایکوهای شاعران هایکوسرای مشهور جهان در ادامه ارائه شده است:

ساق هایم گرچه نزار است
به جائی می روم که گل ها می شکفد،
کوه یوشینو.
ماتسو باشو (1644- 1694)

دریا در بهاران
تمام روز برمی آید و فرو می افتد،
آری، بر می آید و فرو می افتد.
تانیگوچی بوسون (1716- 1783)

سادگی خالص
نشانه فرا رسیدن بهار است
یک آسمان زرد روشن.
ایسا (1763- 1827)

برف آب شده است
تمام ده را
بچه های شاد پر کرده اند.
ایسا (1763- 1827)

گنجشک های جوان را نگاه کن
روی درهای کشوئی کاغذین،
سایه های برگ های خیزران.
کی کاکو (1661- 1707)

با اولین رویای سال
رازم را به کسی نگفتم،
اما با خود لبخند زدم.
شو-او (1860- 1943)

انتهای پیام/

false
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد